کنجکاو بودم که دی کاپریوی نازنین بعد از گرفتن با نذر و نیاز آن آدمک طلایی اسکار نام چه می گوید و چه واکنشی نشان میدهد. ولی او تقریبا هیچ واکنشی نشان نداد و هیچ حرف خاص و جمله قصاری هم نزد. فقط از دغدغه های زیست محیطی اش گفت.
یک یاس فلسفی عمیق. به گمانم سرخوردگی های نادیده گرفته شدن در نقش های فوق العاده ای چون گرگ وال استریت، جزیره شاتر، تلقین، هوانورد و غیره کار خود را کرد تا تحقق یک آرزوی دیرین هم دیگر نتواند او را خوشحال کند.
قصه ما هم همین است. آنقدر دیر به آرزوهایمان می رسیم(تازه اگر برسیم) که دیگر جان و توانی برای لذت بردن از آن نداریم. آرزوها بیات می شوند و آنچه شاید یک سال قبل می خواستی امسال برایت پوچ و بی معنا باشد. آرزوهای کپک زده هم که حکایت خودشان را دارند.